پست امشب من راس ساعت خاص برای ملکه قلبم هانیه کیتی !

راستش این چند روز گذشته توی وبلاگم پست نزاشتم چون حال و حوصله نداشتم و یه مقدار صبر کردم که حالم بهتر بشه و امروز یه مقدار بهتر شدم..

دیروز حدودای ساعت ده صبح بود که از خواب بیدار شدم و خواهرم صدام زد که برم پیشش و اکانتم رو توی اینستا دیده بود که توی بیو ام برای هانیه نوشته بودم به من فحش ناموس داده ولی خب نمیخوام ادامه اش رو توضیح بدم چون مسئله شخصی و خانوادگیه و منم دیروز ماستمالی کردم ولی خب خواهرم گذاشت کف دست پدر و مادرم و منم براشون توضیح دادم ، در مجموع دیروز روز تلخی بود!

دیروز عصر بود که مجدد توی اینستا اکانت ساختم ولی خب آیدی ثابت قبلی ام رو ثبت نکردم و کلا آیدی ام رو عوض کردم که اگه کسی آیدی قدیمم رو توی اینستا سرچ کنه انگار توی اینستا نیستم و حتی فامیلی ام رو هم ننوشتم و فقط اسمم رو به صورت خالی مینویسیم..

بگذریم !

دیروز هر چی که بود گذشت و حوصله ندارم توضیح اضافه بدم چون خیلی ناراحت میشم ، ولی خب امروز حدودای ساعت پنج و نیم بود که توی اینستا اکانت ساختم و چند دقیقه بعدش برای هانیه توی اینستا یه پست گذاشتم و عکس پست هم یه اسکرین شات قدیمی بود از پیجش که کنار صورتش یه گل رز سفید بود !

مجددا راس ساعت خاص برای هانیه پست گذاشتم و عکس پست هم دستِ هانیه و دستِ دوستش بود که روی دست شون با قلم طراحی کرده بودن و همون موقع هم کامنت پست ها رو بستم چون ترسیدم از هانیه فحش بخورم..

حدودای ساعت نُه و پنجاه بود که وقتی مجدد اکانت اینستام رو چک کردم دیدم هانیه من رو توی اینستا بلاک کرده و منم پنج دقیقه بعدش اکانتم رو کلا پاک کردم و پست ها رو هم حذف کردم ولی باز دیر تر برای هانیه توی اینستا میزارم و کاشکی بیاد بخونه چون هر موقع میاد خیلی خوشحال میشم.

امشب هم کلا تلگرام و ویسپی نمیرم چون اهل چت کردن با کسی نیستم و حوصله کانال ها رو هم ندارم..

عشق رو نمیشه از کسی گدایی کرد...